رنج و شادی های تولد نوزادان در  یکی از  بیمارستان های مشهد به مناسبت روز مادر | ترانه مادری اختتامیه پنجمین رویداد ملی شکوه مادری در مشهد|تجلیل از ۱۰ مادر نمونه از سراسر کشور هدیه‌ای خاص و به‌یادماندنی برای مادر‌ها پایان میزبانی مشهد از لیگ دسته دو والیبال بانوان باید از کسب‌وکار‌های اقتصادی بانوان در مشهد حمایت ویژه شود زنجبیل، ادویه مناسب برای کاهش حالت تهوع صبحگاهی مادران باردار معرفی بانوان موفق ایرانی در برنامه رادیویی دخت ایران نمایش آثار خوشنویسی بانوان اصفهانی در نگارخانه موزه حرم امام‌رضا(ع) آلودگی هوا بر افزایش اختلالات هورمونی در زنان تأثیر می‌گذارد اختتامیه پنجمین رویداد ملی "شکوه مادری" در مشهد برگزار خواهد شد| معرفی ۴۰۰ منتخب از مادران موفق در سطح کشور بانوی ایرانی در رده هفتم رنکینگ فدراسیون جهانی تیراندازی قرار گرفت جشنواره «هنر ایران زمین» با رونمایی از لباس «ایران‌دخت» افتتاح شد (۲۸ اذر ۱۴۰۳) دعوت زهره شکوفنده از ثریا قاسمی برای دوبله یک فیلم سینمایی اما و اگر‌های مصرف غذای تند در دوران بارداری
سرخط خبرها
پادکست | نخستین بانوی ایرانی مدال‌آور پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی در مشهد

پادکست | نخستین بانوی ایرانی مدال‌آور پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی در مشهد

  • کد خبر: ۲۳۶۹۹۰
  • ۱۲ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۱
نیره عاکف نخستین بانوی مدال‌آور پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی شد و مقامی را به دست آورد که هیچ بانویی قبل و بعد از انقلاب تا آن موقع به نام خود ثبت نکرده بود.

به گزارش شهرآرانیوز، جمله معروفی مدت‌هاست میان افراد رد و بدل می‌شود. آن هم این است که «تو هیچ‌وقت نمی‌دانی چه زمانی، چه کاری را برای آخرین بار انجام می‌دهی.» البته بیشتری‌ها این جمله را برای درک دنیای زودگذر و مرگ به کار می‌برند، اما این موضوع مصداق‌های بسیاری در روزمره زندگی آدم‌ها نیز دارد.

آخرین باری که با خانواده‌مان دورهمی داریم، آخرین باری که دوستمان را می‌بینیم، آخرین باری که می‌توانیم با چشم‌هایمان ببینیم یا آخرین دفعه‌ای که می‌توانیم راه برویم. «نیره عاکف» در یکی از روز‌های هجده‌سالگی‌اش، برای آخرین بار با پا‌های خود قدم می‌زند و بعد از آن، یک تصادف، برای همیشه تجربه راه رفتن را به یغما می‌برد.

شاید خیلی‌هایمان با چنین اتفاقی، دیگر دور زندگی را خط قرمز بکشیم و لذت و موفقیت را بر خود حرام کنیم، اما عاکف نخستین بانوی مدال‌آور پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی شد و مقامی را به دست آورد که هیچ بانویی قبل و بعد از انقلاب تا آن موقع به نام خود ثبت نکرده بود.

سال ۶۱ بود که خانوادگی به سفر رفت. عاکف هنوز شور و حال آن سفر را به خاطر داشت. امتحانات سال آخر را گذرانده بود. در شرف کنکور بود و می‌خواست از میان رشته‌های پزشکی و پیراپزشکی که موردعلاقه‌اش بود، انتخاب کند. به همین دلیل، سعی می‌کرد تا جایی که می‌تواند از این سفر لذت ببرد تا با روحیه‌ای شاداب آماده کنکور شود، اما گمان نمی‌کرد که زندگی برگ دیگری برای او رو کند.

در راه برگشت از همان سفر خانوادگی، خودروشان چپ کرد و او تنها کسی بود که در پی این حادثه، دچار آسیب و قطع نخاع می‌شد. بعد از اینکه درگیر معلولیت شد سراغ رشته تیراندازی رفت و ظرف ۲ ماه برای مسابقات کشوری اعزام شد.

حالا سال‌هاست که از دنیای سیبل و هدف فاصله گرفته، اما حتی بعد از ورزش قهرمانی، برای خود و دیگران اشتغال‌زایی کرده است. مصاحبه‌مان در شعبه نمایندگی خودرو که اداره آن بعد از فوت پدر به او و خواهرش می‌رسد هماهنگ شده است و حرف‌های شنیدنی‌اش را گوش کردیم.

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.